و منهم: حاکی احوال اولیا، به الطف اقوال و ادا، ابومحمد جعفر بن نصیر الخلدی، رضی الله عنه
از کبار اصحاب جنید بود و قدمای ایشان. اندر فنون علم متبحر بود و حافظ انفاس مشایخ، و راعی حقوق ایشان بود. وی را کلام عالی است اندر هر فن، و مر ترک رعونت را هر مسأله ای اندر حکایتی باز بسته است و حوالۀ آن به کسی دیگر کرده.
از وی می آید که گفت: «التوکل إسْتواء القلْب عند الوجود والعدم.» توکل آن بود که وجود و عدم رزق به نزدیک دلت یکسان شود به وجود رزق خرم نشوی و به عدم آن اندوهگین نگردی؛ از آن چه تن ملک مالک است و به پرورش و هلاک وی حق تعالی اولی تر، چنان که خواهد می دارد. تو اندر میانه دخل مکن، و ملک به مالک سپار و تصرف خود منقطع گردان.
وی روایت کندکه: به نزدیک جنید اندر آمدم. وی را یافتم اندر تب. گفتم: «ای استاد، بگوی تا حق تعالی تو را شفا فرستد.» گفت: «دوش می گفتم، به سرم ندا کردند که: تن ملک ماست، خواهیم درست داریم خواهیم بیمار. تو کیستی که میان ما و ملک ما دخل کنی؟ تصرف خود منقطع گردان تا بنده باشی.» والله اعلم بالصواب.